یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

خدایا شکرت...

چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۴:۵۴ ب.ظ

چند روزی بود که حال بابا شدیداااااا بد شده بود و من دست تنها بودم و سرکار و....بماند که یک ماه و نیم استعلاجی که باید استراحت مطلق میکردم بجاش اونقدر کار کشیدم ازین جسم نحیف که اسیرِ من شده.....که دیگه یادش بره به دردش فکر کنه....

نگرانی یه لحطه هایی نفسمو بند میاورد....

امروز خداروشکر حس کردم بابا بهتر از چند روز اخیره...

تقریبا نگران ماه رمضون نیستم...خدا رو شاکرم که خدای به این دقیقی و مهربونی داریم...انگار میدونست قراره چقدر تنها باشم....خنده م گرفت از خددم که نوشتم انگار...خب معلومه که میدونست....ماه رمضون رو اواخر سال تحصیلی و توی عید قرار داد....من میگم این نشون میده خدا همیشه قبل از من کمک هاشو برام فرستاده...بی هیچ تقاضایی....

 

+تاااازه بخاطر اینکه مدرسه مون اسکان شده از شنبه هم نمیریم...‌و این یعنی خدا خیلییییییی هوای منو داره...چقدر ناشکر و بی ادبم در مقابل اینهمه مهربونیاش..‌

 

 

 

+ امسال تقریبا همه ی شاگردام روزه بودن...

انقدرررررر ذوق کردم که بهشون گفتم که ازین بابت خوشحالم..

و داشتم دیشب توی دلم از خدا ازین بابت تشکر میکردم...

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۱۶
فرزند آدم

نظرات  (۱)

با رمضون چطوری ؟

منم دیروز زیر بارون.... قشنگ فهمیدم خدا بیشتر از خودم برای دادنِ یک سری چیزای خوب بهم عجله داره... بغض گلومو گرفته بود.... .  از قضا نمیدونم چرا بعد از ده روز که این مطلب رو درج کردی باید این وقتِ سحر بیام این مطلب رو بخونم !

الله اکبر !

خدایا شکرت

پاسخ:
خداروشکر....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی